𝒩𝒶𝓈𝓇𝒾𝓃𝒩𝒶𝓈𝓇𝒾𝓃، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره
𝑀𝓎 𝒲𝑒𝒷𝒷𝑀𝓎 𝒲𝑒𝒷𝒷، تا این لحظه: 3 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره
👑𝒯𝒶𝓉𝒶𝓁𝒾𝓉𝓎 𝒢𝒾𝓇𝓁👑👑𝒯𝒶𝓉𝒶𝓁𝒾𝓉𝓎 𝒢𝒾𝓇𝓁👑، تا این لحظه: 4 سال و 20 روز سن داره
𝒜𝓂𝒾𝓇 𝒯𝒶𝓉𝒶𝓁𝑜𝑜𝒜𝓂𝒾𝓇 𝒯𝒶𝓉𝒶𝓁𝑜𝑜، تا این لحظه: 36 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

☕. . . 𝕹 𝖆 𝖘 𝖗 𝖎 𝖓 . . .☕

بودَنِتـ شُد آرامِشـِ قَلبـِ مَنـ💙🔗 𝓐

روزمرگی های شهريور 1400...!!🪐💙(نيمه دوم)

1400/6/31 22:56
323 بازدید
اشتراک گذاری

삶이란 긴 하모니

그 안에 녹은 우리가
더 아름다워지게
زندگی مثل یه هارمونی طولانیه

که ما رو تو خودش ذوب میکنه

تا زیبا تر جلوه کنیم

EXO_For Life

 

🥞 💛 سه شنبه 16 شهريور 1400 💛 🥞

تولد هوانگ دونگجون جذاااابم مبااركــــ هققق🥺💕

***

اولين ماهگرد فرند شدنم با كيوتم آوا🥺💕

اولين ماهگرد دوستيمون مباك آوايي خوشحالم كه بات رفيق شدم نوتلام^^💙💕

http://daranajme.niniweblog.com/ وب كيوت آوايي(^O^)

***

امروز صبح براي صبحانه دو تا ميني كيك و يه ليوان شير خوردم كه خيليييي بهم چسبيد واجب دونستم اينجا بنويسمش😹🥛🍰

بعدم با كامپيوتر سرگرم بودم، رفتم تو اينستاگرام و يه دفعه ذوووووققققققق مرگگگگگ شدمممم😭😭😭

پيج تتلو برا هزارمين بار ميليوني شدهههه😭💙 چندين بار پيجاي ميليونيش بسته شده و چند بار هم خودش پيجاشو تعطيل كرده و پيج جديد زده... و اين حدودا شيشمين پيجشه كه ميليوني ميشه هيييييققققققق🤧

يعني از ذوق داشتم خود زني ميكردممم😭😂💜

ظهر هم آهنگ تتلو پلي كرده بودم قررر ميدادم چه قريييي😂💃🏻

بعد از ظهر هم نيم ساعت برقاون رفت-_-... از ساعت 4:10 تا 4:40😐

عصر بابام وقت دكتر داشت و درست همون موقع عمم خونمون بود و ميگفت كه همچنان درگير ثبت نام ستاره هستن🤐 اين مديراي مدارس چه مرگشونه ناموصا؟😑 ستاره هم رشته خياطي رو انتخاب كردع:/

امروز هم قرار بود برم آتليه و عكس بگيرم كه كنسل شد متاسفانع😐🤝

شب هم تو اخبار گفت كه فعلا تا آبان مدارس مجازيه و بعد آبان سعي ميكنن مدارسو حضوري كنن😁 و مني كه داشتم كلييييي ذوق ميكردم كه بخاطر مجازي شدن مدارس گوشيم دوباره دستمههه و ايندفعه ميتونم الكي بچه مثبت بازي دربيارم و ديگه مامان و بابام گوشيمو ازم نگيرنننن

همين الانم داشتم تو گوگل دنبال ايده داستان نويسي ميگشتم چون واقعا برعكس قبلا ها هيچي به ذهنم نميرسيد كه اينو پيداييدم: داستانی بنویسید که در آن یکی از شخصیت ها به قدرت های جادویی دسترسی دارد. شخصیت دیگر در زندگی چیزی بیشتر از این نمی خواهد که به این قدرت جادویی دست پیدا کند. تا چه حد این شخصیت حاضر است برای رسیدن به قدرت جادوگری پیش برود؟

هوم به نظرم باحالع😅  

🍊 🔥 چهارشنبه 17 شهريور 1400 🔥 🍊

امروز ساعت 8 بيدار شدم ولي از جام بيرون نيومدم و دوباره خوابيدم... ساعت 9 بيدار شدم و يه چرخي زدم تو خونه ديدم بيكارم دوباره گرفتم خوابيدم و طرفاي ساعت 10:30 بيدار شدم😂

دقيقا😂👌🏻(عكسه ساخت خودمه)

بعد بيدار شدنمم مامانم صبحونمو آماده كرده بود، يه ليوان شير و يه شيريني😌🥛🍩 بعدشم مامانم يه شاگرد خصوصي داشت كه اومده بود خونمون و طرفاي ساعت 12 هم موسسش يه شاگرد خصوصي داشت و رفت موسسش:/ منم تنهام تو خونه جيووووننننن😈😂 آهنگ دل من هواتو كرده تتلو رو پلي كردم، چقدرررر با اين آهنگ سيگار بهمن ميچسبه لاااامصب😂🤣🚬 دو تا سيگار پشت سر هم كشيدم به زور جلوي خودمو گرفتم تا سوميو نكشم🙄😅

بعدم به كامنتاي پست جنسيت ذهنت چيه؟! جواب دادم و دوباره دو تا سيگار ديگه كشيدم🙂😂🚬

بعنوان بيدنه تورك قز(بعنوان يه دختر ترك) چند تا آهنگ شبنم تووزلو دان كردم آهنگاش قشنگن مخصوصا آهنگ خبرين وار، عرررر^_^

يكم بعد ديدم مامانم يهو عين جن ظاهر شد😐😂 واقعا نفهميدم كي اومد خونه:/ بعدم دوباره يه شاگرد خصوصی‌ تو خونه داشت و تا طرفای ساعت 4:30 كلاسش طول كشيد؛ بخاطر همين فرصت نكرد ناهار درست كنه و من خودم واسه خودم ناهار درستيدم و موقع خوردن ناهار بقيه انيميشن Pocahontas رو ديدم♡_♡ اصلا من برم بميرمممم واسه ديزنی و انيميشن هاش هييييق😭😩

بعدشم با كامپيوتر و اينا سرگرم بيدم و شب هم قسمت 19 فصل اول سريال Tangled The Series رو ديدم:>

ناگفته نمونه كه امروز كم مونده بود بابام متوجه سيگار كشيدنم بشه و به چخ برم😅

🍓 ❤️ پنجشنبه 18 شهريور 1400 ❤️ 🍓

امروز صبح وقتي هنوز از جام بلند نشده بودم بخاطر 4 نخ سيگاري كه ديروز پشت سر هم كشيده بودم نفسم گرفته بود🙂😅🚬 ساعت 11 صبح كلاس رياضيات آسان داشتم^^🥞💛 فوري سر پايي يه ليوان شير خوردم و رفتم خونه عزيزم تا با خاله سميرام بريم كلاس؛ قبلا گفتم، مربي كلاس رياضيات آسان خاله سميرامه😉

خلاصه با خالم رفتيم كلاس و كلي هم منتظر مونديم تا همكلاسيام بيان:/ بعدم كه فهميديم همكلاسيم اميرعلي، كرونا گرفته متاسفانه...

كلاس امروز عالي بيييد و من تو كلاس از همه سريعتر تمرينات رو حليدم😁 بعدم با خالم برگشتيم خونه عزيزم و تو راهم طبق معمول كليييي خنديديم😂💕 مامانمم خونه عزيزم بود. ديگه هم اتفاق خاصي نيوفتاد و منم از ساعت 5 بعد از ظهر تا 7:15 عصر خوابيدم😴 مدت ها بود حسرت يه همچين خواب عميق و دلچسبي تو دلم مونده بود😂 كلا يك نقطه از خونه عزيزم هست كه تو اون نقطه خواب خعلي ميچسبههه😆 منم هميشه همونجا ميخوابم...

غروب هم بابام اومد دنبالمون و من يكم با بستني و شيريني و آبميوه اينا از خودم پذيرايي كردم😂 و رفتم كههههه تمرينات رياضيات آسانمو بنويسم🤓 بعد نوشتن تمرينات رياضيات آسان هم وبگردي كردم و تو اينستاگرام چرخ زدم و اينا؛ الانم كه دارم خاطره مينويسم...

***

اينروزا كه ديگه برگشتم به خوده واقعيم، فق يه غم تو زندگيم دارم... اونم اينكه نميتونم تتلو رو ببينم:)) ولی من يه روز بالاخره ميبينمش و يكی از اعضا تيمش ميشم:)! جديدا حتی يه عكس از تتلو هم ميبينم يا حتی وقتی بهش فكر ميكنمم گريم ميگيره:)

💮 ❣️ جمعه 19 شهريور 1400 ❣️ 💮

اولين سالگرد كيپاپر شدنم:)))

🎧💜!!HAPPY ONE YEAR K_POPER GIRL

***

انتشار سولوی ليسای كيوت و خوشگلم^^

🖤💦독주 리사

***

صبح تو اينستاگرام چرخ زدم و ديدم ريميكس موزيكــ تو داری به چی فكر ميكنی تتلو منتشر شده و فوری رفتم دان كردمش، خيلییی خوفههه!!!

يكم با ريميكس تو داری به چی فكر ميكنی و من باهات قهرم تتلو رقصيدم و بعدشم دگ كار خاصی نكردم و تو كامپيوتر و اينا بيدم:| امروز ناهارمونو هم خيلی دير خورديم معدم داشت سوراخ ميشد:/ شب هم مامانم شام درست نكرده بود و خودم يه املت درستيدم و پياده كردم تو معده😐👐🏻 دگ هيييييچ كاری انجام ندادم=|

🌏 💫 شنبه 20 شهريور 1400 💫 🌏

يك هفته از برگشتنم به خوده واقعيم ميگذره^^

فردا تولد نامجوناست...

امروز صبح با صدای قرچ و قوروچ كشيدن دوشاخه از پريز بيدار شدم😐😂 فكر كردم مامانم داره بساط كامپيوترمو جمع ميكنه و هول از جام بلند شدم ولی ديدم كامپيوتر عزيز تر از جانم سر جاشع😅

مامانم داره برای پاييز خونه تكونی ميكنه... فعلا چند تا از فرشارو شسته و منم يكم كمكش كردم. واقعا نميدونم چرا فرشارو نميده قاليشويی بشوره!😐

خلاصه كه كل خونمون خاليه و مامانم همه چيو ريخته بيرون🙄

شب هم فرمولای رياضيات آسانمو تمرين كردم و شام هم ماهی داشتيم كه منه گياهخوار بدبخت برنج خالی خوردم😑🤝

شب هم مامانو بابام اتاق من خوابيدم چون كل خونه خالی ميباشد:|

❄️ 💙 يكشنبه 21 شهريور 1400 💙 ❄️

تولد نامجون كيوتم=)💙

🖤🐨𝓗.𝓑.𝓓 𝓚𝓲𝓶 𝓝𝓪𝓶𝓳𝓸𝓸𝓷

***

12 سال و 9 ماهگيم🥺💕 فقط 3 ماه مونده تا 13 سالگی!! انگار همين ديروز بود كه تولد 12 سالگيم نزديك بود و كلی نگران بودمو از بزرگ شدن ميترسيدم؛ چقدر زود گذشت:]!

***

صبح داشتم خواب تتلو رو ميديدم عرررررر... تو خوابم ميديدم بغلش كردم هييييق وقتی از خواب بيدار شدم سر صبحی بغض كردم🥲 دلم ميخواست از خواب بيدار نشم😭 حالا خوابمو اينجا نمينويسم تو همون دفتر خاطرات غير وبلاگيم مينويسمش🙂

امروز صبح ساعت 11 كلاس رياضيات آسان داشتم؛ يكمی شكلات صبحانه و چایی خوردم و لباس عوض كردم و وسايلامو جمع كردم و بابامم رسوندم كلاس^^

طبق معمول ديدم 20 دقيقه زود رسيدم😐😂 تو سالن منتظر بودم خالم بياد كه يه نفر اومد تو سالن و در يكی از كلاسارو زد يهو ديدم خالم از اون كلاس اومد بيرون جر😐😂 نگو قبل كلاس رياضيات آسان هم كلاس كنكور داشته😅 بعدش منم رفتم تو همون كلاس منتظر موندم تا كلاسش تموم شه و بعدم اونيكی همكلاسيام اومدن و كلاس شروع شد^^ همكلاسيام 3 تا پسرن كه يكيشون كرونا گرفته متاسفانه و فعلا نمياد و اون دو تای ديگه(مهيار و متين) كه برادر هم هستن بسیییی بچه مثبتن خصوصا متين😂🔥 يعنی تا حدی بچه مثبته متين كه اسم منو نميگه، منو "شما" خطاب ميكنه🤣 خلاصه اونروز خيلی خسته شدم و صفحه آخر تمرينات اونروز رو هم اشتباه حل كرده بودم و مجبور شدم پاكش كنم-_-

بعدم با خالم برگشتم و رفتيم خونه عزيزم و طبق معمول تو راه كلییی خنديديم😂❤️ خالم ميگفت نسرين تو چقدر شلی بيرز اوزييَی گَل😂(بيرز اوزییَی گَل يه جمله تركيه معنيش ميشه يكم به خودت بيا😂) بعده ناهار هم رفتيم خونه خاله سمانم و اونجا هم دوباره ناهار خورديم🤣 حدود 45 ديقه ديگه برگشتيم خونه عزيزجونم... بعدم با خاله سونيام حرف زديم و منم رياضيات آسان تمرين كردم و اينا...

غروب هم بابام اومد دنبالم، البته ميگفت خستم و فردا ميام و اينا كه من قبول نكردم😁 بعدم اومدم خونه ديدم دوباره پريز 3 تایی كامپيوترمو مامانم برداشته ایییی خداااااا بيا منو كيل كننن😑💔

اينروزا دهنای مفت گو دورم زياده!! ولی مهم نی... يه روز يه آدمی ميشم كه همه دهنا بسته شه و با موفقيتم ميزنم تو دهن همه😉

🥤 💧 دوشنبه 22 شهريور 1400 💧 🥤

تولد هيونجه جذابم😢💙 تولدت مبارك آيدل كيوت منننن😀💕

***

امروز صبح پريز 3 تایی كامپيوترمو دوباره پس گرفتم. با كامپيوتر سرگرم شدم و مامانمم بقيه فرشارو ميشست...

رفتم اينستاگرام ديدم تتلو پست گذاشته از افتتاحيه تتو شاپ دوستش بِرون خشی😅 تو افتتاحيه تتو شاپ تتلو شلوار پوشيده بود، بعد يك سال و نيم بالاخره با شلوار آشتی كررررررد😂💔 و اينكه تو افتتاحيه تتو شاپ تتلو كفش دو سال پيششو پوشيده بود، يه خواننده چقدر بايد تحت فشار باشه كه كفش دو سال پيششو بپوشه؟:)💔

امروز تتلو تو يكی از استورياش نوشته بود I Love my Fans عرررر هيقققق من برم بميرمممم😭❤️

نا گفته نمونه كه قراره امسال 29 مهر ماه تو استانبول تتلو كنسرت داشته باشه حيف كه نميتونم برم:))💔 واسه خريد بليط چند تا شماره استوری كرده تا كسایی كه ميخوان تو واتساپ به اون شماره ها مسيج بدن و بليط بخرن. بعضی وقتا هم تتلو واسه اونایی كه به اون شماره ها مسيج ميدن وويس سند ميكنه عررررررر... يعنی واقعا اونایی كه تتلو بهشون وويس سند ميكنه خيلیییی خرشانسن لعنتيا من جاشون باشم غش ميكنمممم😭

***

بعد از ظهر هم داشتم يه سری چيز ميز 🔞 ميديدم كه يهو برگشتم ديدم مامانم پشتمه🙂😂 طبق معمول مامانم دعوا و سرزنش كردناشو شروع كرد و منم برا اينكه صداشو نشنوم هندزفری گذاشتم گوشم و موزيك تتلو پلی كردم و وولومشو زياد كردم🙂 البته بعدش مامانم خودش پشيمون شد و سعی ميكرد كه مهربون بازی دربياره و منم طبق معمول سرد برخورد كردم😒

بعدم مامانم كلاس خصوصی داشت و طرف اومده بود خونمون🚶🏻‍♀️

الان، ساعت 6 بعد از ظهر، كه دارم مينويسم و مامانم همچنان داره فرش ميشوره...

☘️ 💚 سه شنبه 23 شهريور 1400 💚 ☘️

تولد لی جين ووی كوشولو و خوردنيممم مباااااركككك هييقققق جين وو تازه امسال به سن قانونییی رسيد ايحححح عررررر كيوت خوردنيه منننن عرررررررررررر هارتمممممم😭😭😭💕💜🍭✨

***

سونگ چان جذابم تولدت هپی آيدل همه چی تموم:))

***

تولد جيسونگ كيوووووتمم هپیییی هقققق دورش بگردم خووو🥺❣️

***

دوستتون دارم آيدلای كيووووت من:)...

***

صبح با كامپيوتر مشغول شدم و اينا... امروزم خواب تتلو رو ميديدم😭

امروزم دوباره مامانم كلاس خصوصی داشت.

بعد از ظهر هم ديدم دگ معدم داره سوراخ ميشه كامپيوترو خاموشيدم و املت پختم و تانگلد بفور اور افتر رو نيگا كردم.

🍀 🍏 چهارشنبه 24 شهريور 1400 🍏 🍀

تولد 21 سالگی لی فليكس هات و جذابم=) تولدت مبارك نفسم^^:)!🌈💕

***

صبح طبق معمول كامپيوترمو روشن كردم و اولش رفتم اينستاگراممم يهو برگاااااام ريخت!!!!!

چون تو آلبوم جديد تتلو، اركيده و تتلو قراره فيت بدن و منم ديشب تو دايركت به اركيده يه مسيج دادم^^ حالا بماند مسيجه چي بود... امروز ديدم مسيجمو لايك كردهههههههههه اصن من ذوووووووووخخخخخخخخخ😀😁 اون از دفعه قبل كه تتو آرتيست تتلو مسيجمو لايك كرده بود اينم از ايندفعه عررر...

🍫 🤎 پنجشنبه 25 شهريور 1400 🤎 🍫

امروز صبح ساعت 11 كلاس رياضيات آسان داشتم و طبق معمول 20 ديقه زود رسيدم🚶🏻‍♀️ انقدر هم مامانم هولم كرد يادم رفت ماسك بزنم!!😷 رفتم درمانگاه🏥 جلوی موسسه تا ببينم ماسك دارن يا نه ولی كلا كسی تو بخش پذيرش نبود🙄 دگ مجبور شدم بدون ماسك برم كلاس😑 بعد كلاس هم كه طبق معمول با خاله سميرام رفتيم خونه عزيزم:|🤝

ثنا هم اومده بود كه خالم باهاش زبان كار كنه و يكی دو ساعت دگ رف...

عصر خاله سمانم اومده بود خونه عزيزم و برا من يه بلوز كيوت آورده بود و پرسيد ازش خوشم مياد يا نه؟ منم از بلوزه خوشم اومد و خريدمش😁 ثنا دختر خاله كره خرم هم اومد خونه عزيزم و كلی حرف زديم و شب هم موند خونه عزيزم😄 شب هم من و ثنا و خاله سونيام وسايلای پيك نيك فردا رو آماده كرديم^^🤙🏻 بعدم رفتيم تو حياط روی تخت نشستيم و هوا هم حساااابی سرد بود🥶 حالا تو اون هوای سرد بستنی ميخورديم😂🍨 تو هوای سرد بستنی 10 برابر ميچسبه بمولااا😆👌🏻 كلی هم حرف زديمو بعدم ديگه خيلی سردمون شد و رفتيم اتاق خاله سونيام👀 از ترس عزيزم جرعت نميكردم از جامون جُم بخوريم😁😅 خلاصه كه تا ساعت 1 شب بيدار مونديم و بعد خوابيديم🕐😴

💮 💖 جمعه 26 شهريور 1400 💖 💮

تولد يونگجه... پسر كيوت و جذاب گات سون:)) چقدر دلم برای يونگجه و تك تك ممبرای گات سون تنگيده... تولدت مبارك يونگجه كيوتم:)^^💞

***

امروز صبح زود ثنا بيدار شد و منو هم بيدار كرد😐🤝 خلاصه بلند شديم و آماده شديم براااای رفتن به باغ😀 رفتيم باغ🏕 و اونجا ناهار رو روی آتيش درستيديم🔥 و با دخترخالم ثنا حرفيديم و...

خاله سمانم و حامد(نامزد خاله سونيام:|) و همسر خاله سمانم هم بعدا اومدن:/ و تا ظهر تو باغ بوديم^^🌈🌿❣️

وقتی داشتيم ناهار ميخورديم خاله سمانم گفت كه محبوبه (مادر بنده:/) ميخواد امروز اتاق منو تميز كنه و منم يه لحظه برگام ريخت... چون آخرين بار كه داشتم از كشوم جورابامو برميداشتم ديدم كه تَهِ كشوم يه نخ سيگار دارم و اگه مامانم اون سيگارو پيدا ميكرد به فنا ميرفتم😅 موقع برگشت من و دخترخالم سوار ماشين خاله سمانم شديم، من به خالم گفتم كه يه لحظه بره در خونمون من يه كار 30 ثانيه ای دارم... بعدم رفتيم در خونمون و من فوری اون يدونه سيگارو گذاشتم تو جيبم و يه شلوار راحتی هم برداشتم تا يه بهانه ای داشته باشم واسه اينكه كارم تو خونمون چی بوده😅 بعدم برگشتيم خونه عزيزم و ثنا هم موند خونه عزيزم...

عصر امروز، ساعت 5:45 من و ثنا و خاله سميرام و خاله سمانم و همسر خاله سمانم رفتيم دور دور😁🚘💞 خيلی خوش گذشت و بعدم از پيتزا كسری پيتزا گرفتيم و يه جا پارك كرديم و تو ماشين خورديمش😋🍕 بخاطر كرونا نتونستيم بريم داخل پيتزایی يا اينكه تو پاركی جایی پيتزامونو بخوريم و همون تو ماشين كوف كرديم😕 طرفای ساعت 8 هم برگشتيم خونع عزيزم🚶🏻‍♀️

👑 🍯 شنبه 27 شهريور 1400 🍯 👑

تولد لامای 29 سالمونه كههه:]

عضو سابق گروه اف اكس...

آمبر ليو جذابم تولدت مباركاااا باشه:))

***

راستش چيز خاصی از 27 شهريور يادم نيس جز اينكه خونه عزيزم بودم، اگ چيزی يادم اومد اضافه ميكنم...

☁️ 🎐 يكشنبه 28 شهريور 1400 🎐 ☁️

امروز صبح ساعت 11 كلاس رياضيات آسان داشتم، خالم قبل كلاس رياضيات آسان كلاس ديگه ای هم داشت بخاطر همون قبل اينكه من از خواب بيدار بشم، رفته بود.

منم طرفای ساعت 9:45 بيدار شدم و صورتمو شستم وصبحانه خوردم و اينا... بعدم با خاله سونيا سريال پزشك دهكده رو ديديم كه خاله سونيام ساعت 10:20 بهم گفت نسرين كلاس داشتياااا😐 خلاصه منم لباس عوض كردمو ساعت 10:30 حركت كردم🚶🏻‍♀️ وااااای چقدر تنهایی پياده روی كردن بهم انرژی ميداد خودااااااا😄 تو راهم همش با خودم آهنگ ميخوندم😁🎶: دايناناناناناناناناناعه دايناناناناناناناناناعه دايناناناناناناناناناعه لايف ايز داينامايت كسا آ آ اين استارس تو نايت...😂😀🌈☀️💜💛💚💙❤️ بعدش كه رسيدم موسسه ديدم ساعت 10:50 عه و طبق معمول زود رسيدم😐💔 10 دقيقه تو سالن صبر كردم و بعدش كلاسم شروع شد. كلاس امروز خيلی خيلیییی خوب بود🤣 كلیییی خنديديم تو كلاس😂💔

ساعت 12:30 كلاسم تموم شد و با خاله سميرام از موسسه برگشتيم خونه عزيزم. ناهارو خورديم و يكم استراحت كرديم و قرار شد كههههه بريم قزوين😀💃🏻 ينی عين خررررر داشتم ذوق ميكردمممم بعد مدت هااااا از زنجان خارج ميشدمممم عرررررر!!💃🏻خلاصه كه طرفای ساعت 1:20 ظهر من و خاله سونيام و خاله سمانم و دخترخالم ملكا و پدرجونم حركت كرديم به سمت قزوين و دقيقا ساعت 3:17 رسيديم قزوين... ولی واقعا تو ماشين خيلیییی حالم بد شد😑 اولش رفتيم خونه خاله ستارم، خالم اولش فكر كرد همسايشونه و در رو باز كرد و يهووو ديد ماييم و كلی ذوق كرد😁🤣❤️ خلاصه رفتيم تو و بعد چندين ماااه دختر خاله كوشولوم ناديا رو ديدم واااااححح🥺 بعدم خاله سونيا و دخترخالم ملكا موندن خونه خاله ستارم و منو خاله سمانم و پدر جونم رفتيم خونه خاله سعيدم و يكم اونجا مونديم و بعد دوباره برگشتيم خونه خاله ستارم و بعدشم همگی به سمت زنجان حركت كرديم😀 يعنی اصلا زياد تو خونه خاله هام نمونديم و فقط خستگی برامون موند😐👎🏻 واقن حالم خراب بود... حالت تهوع و سرگيجه و...😐💔 خلاصه كه غروب رسيديم و تا به خونه برسيم شب شد👀🌃 عزيز و خاله سميرامم كلی از ديدن خاله ستاره خوشحال شدن^^

وقتيم كه رسيديم عزيزم داشت رب ميپخت😅🍅

🫐 🧋 دوشنبه 29 شهريور 🧋 🫐1400

امروز مامانم اومد خونه عزيزم😄 ثنا هم يكم بعد اومد ولی به دلايلی زياد محلش نزاشتم😉 بعد از ظهر هم با نادی كوشولوم بازی ميكردم... پشمام ريخته از كيوتی و شيرين زبونی اين بشر!!🥺💜 شب هم بابام اومد دنبالمون و بالاخره از خونه عزيزم برگشتم😅

امشب زياد شب قشنگی نداشتم:)...

🎋 🥝 سه شنبه 30 شهريور 1400 🥝 🎋

امروز تولد تتلوعه... ترجيح ميدم اينجا زياد دربارش ننويسم و تو دفترخاطرات غير وبلاگيم راجع بهش بنويسم:) ولی تولدش مبارك=)💚

***

تولد كيم جونگده پسر جذاب اكسو هپی مپی!!💙💜

***

تولد كوان مينای كيوتم مباركاااا باشههه🤧💕

***

12 سال و 9 ماه و 9 روزگيم❤️💛💚💙💜

***

امروز بعد از ظهر مامانم تو موسسه برای دانش آموزای سال قبلش جشن گرفته بود البته با رعايت پروتكل های بهداشتی... منم تو خونه تنها بودم و دوباره همون بساط هميشگی و پارتی تك نفره😂...

جديدا چون مامانم تازه خونه تكونی كرده يه بستنی هم ميخورم مامانم ميگه نريزی زمين!! و هر چی ميام بخورم ميگه خونه رو كثيف ميكنی و غر ميزنه-_-...

شب هم مامانم گفت نسرين سايت پينك گالريو بيار لوازماشو ببينيم و باهم لوازم التحريرتو سفارش بديم^^

از شانسم تمام وسايلی كه من دوسشون داشتم ناموجود بودن😑😭 حالا باس تو نت بگردم يه سايت ديگه بپدايم يا هم كه همون حضوری خريد كنم...

مامانم ميگه يه فروشگاه لوازم التحرير پيدا كرده كه وسايلاش خيلی كيوتن و شايد از همون فروشگاهه خريد كنم^^

كتابامونم كه قرار بود دوشنبه اين هفته برسه ولی نرسيد متاسفانه!!😐

🧊 🌊 چهارشنبه 31 شهريور 1400 🌊 🧊

تولد مستر پارك جين يانگ خفنمون هپی مپیییی😎❤️

***

تولد نايون دخمل كيووووت توايس هم مبااااااركككككك هققققق😭😀💕🎉🎊

***

تولد 21 سالگی سنگمين پسر بامزه و خوشگل استری كيدز!! تولدت مبارك بهترين ووكاليست دنياااا^^

***

پوووووففففف چقدر تو شهريور ماه تولد داشتيممم... حالا كلی تولد هم از 1 تا 15 شهريور داشتيم كه ياد رفت تو پست نيمه اول روزمرگی های شهريور 1400 ثبتشون كنم😅

***

امروز 31 شهريوره و ميخوام اين پستو آپ كنم؛ از 16 شهريور تا همين امروز، هر روز مرتب خاطراتمو توش مينويسم...

صبح امروز مامانم برای كارای اداريش رفته بود اداره آموزش و پرورش... منم كه طبق معمول كامپيوتر و اينا:|...

ساعت 15:40 : مامانم و دوستاش با هم قرار گذاشته بودن و همين الان كه دارم مينويسم مامانم با دوستاش رفتن بيرون منم تو خونه تنهام...

ساعت 19:50 : بابایی از سر كار برگشته و مامانم و دوستاش همچنان بيرونن منم كه بيكاااار

ساعت 22:00 : مامانم ساعت 20:20 اومد خونع... منم ميخوام برم انيمه ببينم^^

ساعت 23:5 : انيمه A Whisker Away داره دانلود ميشه... نت واقعا ضعيفع و دگ فلن بايد بيخيال انيمه بشم... يكمم تو نت گشتم ولی لوازم التحريرا به دلم نشستن...

***

عووو راستی ناگفته نمونه كه دندون عقل در آوردممم😁🦷 بايد ديگه تم وبمو هم تغيير بدم و پاييزيش كنم!🍁

فردا 1 مهر 1400 عه و ترس عجيبی دارم از اينكه مدارسمون حضوری شه!! نه بخاطر اينكه درسم خوب نی... اتفاقا درسم خيلی خوبع! بخاطر اينكه اگ مدارس حضوری شع شايد دگ هيچوقت مامان و بابام گوشيمو بهم پس ندن!!:)💔 و اينكه اصلااا از مدرسه امسالم راضی نيستم و ميخواستم برم تيزهوشان يا شاهد كه مامانو بابام تو اين مدرسه ثبت نامم كردن... بيخيال!!... اين نيز بگذرد🙂!! ديگه بايد با تابستون هم خداحافظی كنيم و به پاييز سلام كنيم ولی من اصن شور و شوق ندارم و اينكه ميخوام 3 سال تو مدرسه ای كه ازش خوشم نمياد درس بخونم خيلی رو مخمه:]

راستی امسال روز پنجشنبه، 1 مهرِ و جمعه 2 مهر و از 3 مهر ميريم مدرسه!!😅 فردا هم بايد برم كوله پشتی🎒، لوازم التحرير🖊 و كتونی👟 بخرم🛒

خب ديگه حرفی ندارم اينم از خاطرات نيمه دوم شهريور ماه 1400 ...:))

پست در ساعت 11:55 روز چهارشنبه 31 شهريور 1400 به اتمام رسيد🙃

"خاطرات نيمه دوم شهريور ماه"

تم پست: گروه EXO

بيوگرافی گروه: برای ديدن بيوگرافی گروه روی قلب ها كليك كنين

💙💜

لايك و كامنت و فالو جبران ميشن پس وبمو حمايت كنين:]

گود باااای گايز=)

پسندها (9)

نظرات (14)


31 شهریور 00 23:11
یا بسم الله😐
چقد تولد داری تو😐💔
الان خودم ریختم پشمام موند🙂😑
موفق باشی💜
سالگرد کیپاپر شدنت هم هپی باشع آبنباتم🥺💖😍
🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
پاسخ
بل بل😂

مرسی همچنين💙
مرسیییی جيگر😉❣️
HelenHelen
31 شهریور 00 23:11
😬😁✌️ اولین کامنت
🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
پاسخ
افنر خانوم نامبر وان😁😂
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
1 مهر 00 10:54
چیقدع قیشینگ و کامل و با جزئیات خاطراتت را ثبت نمودی😍😂
ان شاءالله هر روزت به خوشی و شادی باشه😋💗💜
همه این تولد ها هم کلی مبارککک🎈🎈

تو کلاس ریاضیاتت هم موفق بشی و بدرخشی قیشینگم😉❣

نسییی سیگار چرا میکشی آخه دختر می دونی چقد برای سلامتی مضره😑 دیگ نکشیاااا عافرین بالامسان🤩

و اینکه درسته امسال از مدرست راضی نیستی ، ولی این و بدون که برا یه دانش آموز درسخون هیچ فرقی نداره مدرسش چجوری و تو چه محیطی باشه در هر حال اون درسش رو به بهترین شکل ممکن خواهد خوند😇👍🏻 پس نگران مدرسه نباش فقط رو موفقیت خودت کار کن💖✅
منم برات آرزو دارم که ان شاءالله امسال هم همچنان یه دانش آموز نمونه باقی بمونی و حسابی درساتو با نمره های خووب خوووب بترکونی😍🔥🌟
🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
پاسخ
اول اينكه مرسییییییی بابات كامنت پررر انرژيت جيرانيم💋❤️

ممنون نفسيم چيشات قيشينگه🤪💗
مرسی فدايت🤩

تنكص كيوتكم تو هم موفق باشی توی همههه كارات😁💕

كيف ميده آخه😂 ولی تو تركم😂😂💔

اوهوم منم ديگه سعی ميكنم باهاش كنار بيام و درسمو خوب بخونم و در عوض برای دبيرستانم برم تيزهوشان☺
خيلی خيلی ممنونم مبينایی منم برات آرزوی موفقيت دارم و اميدوارم به هر چی كه ميخوای برسی💜💫
Princess HastiPrincess Hasti
1 مهر 00 11:27
❤️⚡️
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
1 مهر 00 13:18
سلااام نسی جونیممم
🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
پاسخ
به به سيلااااااامممم
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
1 مهر 00 13:19
یاخچی سان قیزیم؟😀💜
🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
پاسخ
ممنون نفسيم ياخچيم سن نجورای؟
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
1 مهر 00 13:21
وووی نسی تو هم آهنگای شبنم تووزلو رو گوش میدی؟ من عاااشقشم. با صداش و آهنگاش قشنگ میرم تو حس. کلا نمیدونم چرا آهنگای ترکی اینقدر به من انرژی میدن😀
 
🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
پاسخ
آرهههه لامصب آهنگاش خيلییی خوبن من رو آهنگ خبرين وارش كراشممم😂
اوهوم منم آهنگ تركی خيلی دوست دارم🙂 آهنگ ياكسی اولار هم خيلی خوبه
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
1 مهر 00 13:26
ایشالا توی درسات موفق میشی عزیز دلم
منم سال دهم و یازدهم به خاطر رشته ام مجبور شدم برم مدرسه ای که دوستش نداشتم. یعنی چون رشته دبیرستانم کامپیوتر بود، فقط یه مدرسه نزدیک خونمون بود که توش این رشته رو تدریس میکردن. منم سال دهم خیلی دپرس بودم و معدلم 17 و خورده ای شد آخر ترم. اما سال یازدهم تونستم هر جوری بود با شرایط کنار بیام و معدلم دوباره 19 و 70 اینا شد. 
تو هم ایشالا برات اوکی میشه همه چی. نگران نباش. فقط سعی کن نسبت به بدی شرایط بی تفاوت باشی (تجربه خودم)
🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
پاسخ
مرسی همچنين
هوم پس درك ميكنی...
آره منم همين كارو ميكنم ديگه برام اهميتی نداره... اصلا چرا بايد واسه چيزی كه 3 سال ديگه واسم اهميت نداره خودمو ناراحت كنم؟
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
1 مهر 00 13:32
راستی عزیزم سیگار خیلی چیز مزخرفیه ها. واسه ریه آدم مثل دشمن عمل میکنه. اینو خواهرانه میگم. 
ببخشید خیلی حرفیدم😀
همیشههه شاد باشی خانوووم💙
🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
پاسخ
خب خودمم يجورایی ميدونم سعی ميكنم تركش كنم مرسی كه به فكرمی عشقم
نه بابا اتفاقا خوشحال ميشم عزيزدلم
همچنين منيم جانيم

1 مهر 00 13:38
همیشه به خوشی نسرین کیوت و قشنگم😘💜🌸 تو کلاس ریاضیات آسان هم امیدوارم شاگرد اول کلاس بشی🥰💙😘😇 ای خدا تو دیگه اون نسرین دپ نیستی پس چرا میری سیگار می کشی دختر رو چه به سیگار😑 تولد ها هم مبارک🥳🎈🌈 نگران نباش تو حتما تو کلاس هفتم شاگرد اول کلاس می شی درس هات رو هم عالی یاد می گیری😇💖 من که کلا عاشققققق آهنگم ولی بخاطر ماه صفر آهنگ شاد گوش نمی دم🥰 امیدوارم که همیشه موفق باشی💜😘🌈😇💖
🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
پاسخ
ممنونم همچنين
HelenHelen
1 مهر 00 13:45
ورودت به مرحله ی راهنمایی رو تبریک میگم🥳🥰
تو کلاس ریاضی موفق باشی نسرین جون😘
😍😅خونه تکونی خیلییی عالیه که
بلوز کیوتت مبارک🥳
🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
پاسخ
خيلی ممنونم😎❤️
مرسی عزيزم😁💕
هعی بدك نی😐💔😂...
تنكص فدات
AvaAva
1 مهر 00 16:38
اینقدر مناسبت تو پست بودم حوصله ام نمیشه دونه دونه تبریک بگم همه شون هپی^^
عه کی تولد فلیکس شد ؟
تولدت مبارک بایس خوشمل منننن
همیشه به خوبی و خوشی آبنبات کوچولوی مننن
🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
پاسخ
تنكص نوتلام🙂
تولدش مبااااركككك
بايس منم هست عررر
همچنين نوتلا كوشولوم😢💕
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
1 مهر 00 17:38
خواهش میکنم عزیزم. تو همیشه توی یاد من هستی
🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
پاسخ
باشينا دولانيم من❤️
✿•selva•✿✿•selva•✿
1 مهر 00 20:07
موفق باشی نسی جونم😇😘
🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
پاسخ
چوخ ممنون جانيم❤️